امروز پنج شنبه  ۱۱ بهمن ۱۴۰۳

۱۴۰۳/۱۰/۱۳- ۰۵:۱۰ - مشاهده: ۱۰۸

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت شهید سردار سپهبد قاسم سلیمانی

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) در آستانه پنجمین سالگرد شهادت سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی، با خانواده ایشان و جمعی از خانواده‌های شهیدان مدافع حرم و شهیدان مقاومت، دیدار فرمودند.

بخش‌هایی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) در این دیدار:
 
این ایستادگی‌ها، این اقتدار ملی در هر کشوری، یک عواملی دارد. این عوامل را باید حفظ کرد. از اشتباهات بزرگ در بعضی از کشورها این است که عوامل ثبات و اقتدار را از عرصه و صحنه خارج می‌کنند.
مجموعه‌ی جوان‌های مؤمنی که حاضرند جانشان را فدا کنند، اینها مهمترین عوامل اقتدار یک ملّتند. اینها را نباید از صحنه خارج کرد. این هم درس است برای ما.
خب، بحمداللّه اینجا که تا حدود زیادی تأمین است. بعضی کشورهای دیگر هم بایست به این نکته توجه کنند. باید بدانند که عوامل ثباتشان چیست.
وقتی آنها را خارج می‌کنند، همین اتفاق می‌افتد که در بعضی از کشورها اتفاق افتاد در منطقه. عوامل ثبات را، عوامل اقتدار را بیرون می‌کنند، می‌شود سوریه، می‌شود هرج و مرج، می‌شود تصرف خاک.
 
شهید سلیمانی به عنوان شخص خود، به عنوان یک انسان در درجه‌ی بعد مطرح است. آنی که مطرح است، به عنوان عضو یک مکتب، راهرو یک راه به سمت یک هدف، این مطرح است. این خصوصیات را شهید سلیمانی به عنوان یک مکتب دارا بود و دنبال میکرد و احساس وظیفه میکرد که حالا به آن میگوییم مکتب سلیمانی. مکتب اسلام است. مکتب قرآن است. و او به این مکتب پایبند بود، به او عمل میکرد.
شد شاخص، شد محور، شد مرکز. ما هم اگر همان ایمان را، همان عمل را، هم عمل صالح را داشته باشیم، ما هم میشویم سلیمانی. هر کدام از ما هم دارای همین پایبندی به این راه باشیم، ما هم مشمول همان لطف الهی میشویم.
 
دفاع از حرم یک عنوانی است که در ایران در بین مردم ما و جامعه‌ی ما آنچنان جا افتاد که بهترین جان‌های ما آماده شدند که برای آن بروند و خودشان را فدا کنند. خون‌های پاکی ریخته شد و جان‌های عزیزی در این راه داده شده برای دفاع از حرم.
یک عده‌ای از روی عدم تحلیل درست، عدم فهم درست و عدم شناخت لازم از مسائل، تصور می‌کنند و به زبان می‌آورند و شاید ترویج می‌کنند که با حوادث اخیر منطقه، خون‌هایی که در راه دفاع از حرم ریخته شد، هدر رفت. این خطای بزرگ، این اشتباه بزرگ را این‌ها می‌کنند.
خون‌ها هدر نرفت. اگر این جان‌ها نمی‌رفتند، این مبارزه انجام نمی‌گرفت. این حاج قاسم سلیمانی در کوه‌ها و بیابان‌های این منطقه با آن شهامت حرکت نمی‌کرد و دنبال خودش نمی‌کشاند. امروز از این اعتاب مقدسه خبری نبود. این را مطمئن باشید؛ نه فقط از زینبیه خبری نبود، از کربلا هم خبری نبود.
دلیلش سامرا است؛ در مورد سامرا یک مقدار غفلت شد. شما دیدید گنبد عسکریین(علیهماالسلام) را ویران کردند و ضریحشان را شکستند. چه کسانی؟ همان تکفیری‌ها با کمک آمریکایی‌ها.
همه جا همین‌طور می‌شد. اگر چنانچه این دفاع انجام نمی‌گرفت، سرنوشت این اعتاب مقدس، این قبله‌های دل مردم مسلمان، سرنوشت همان گنبد تخریب شده‌ی عسکریین(علیهماالسلام) می‌شد.
 
این را هم بدانیم ما که اساساً در قرآن، در فرهنگ قرآنی، هر خونی که در راه خدا ریخته بشود، بجا ریخته شده، هدر نمی‌رود. هیچ خونی هدر نمی‌رود.
حتی اگر چنانچه پیروزی حاصل نشود، خونی که ریخته شد هدر نمی‌رود. خون جناب حمزه در احد ریخته شد، هدر رفت؟ نه. بالاتر از همه، خون سیدالشهداء(سلام اللّه علیه) در کربلا ریخته شد، هدر رفت؟ نه.
خونی که در راه حق ریخته می‌شود، هدر نمی‌رود. قرآن هم ناطق به این معناست. قرآن می‌فرماید: «وَ مَنْ یُقاتِلْ‌ فِی‌ سَبِیلِ‌ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیما». فرق نمی‌کند چه پیروز بشوید، چه کشته بشوید، شکست بخورید، پیروز نشوید. نفس این حرکت پیش خدا ارزش دارد، این جهاد پیش خدای متعال ارزش دارد، اهمیت دارد.
 
نگاه شهید سلیمانی به مسائل کشور یک نگاه بسته و محدود نبود. این خیلی مهم است. مسائل کشور را با دیدگاه جهانی و بین‌المللی نگاه می‌کرد و می‌سنجید. یعنی چه؟ یعنی معتقد بود که هر حادثه‌ای در منطقه بلکه در جهان، حوادث مهم اتفاق بیفتد، یک انعکاسی در داخل کشور دارد، در مسائل کشور تأثیر می‌گذارد.
مسائل کشور را آن مقداری که به او مربوط بود، یک چیزهایی به ایشان مربوط نبود، مسائل اقتصادی به شهید سلیمانی مربوط نبود، در مسائلی که به او مربوط بود، تأثیر حوادث جهانی را می‌دید، می‌شناخت، محاسبه می‌کرد و به سراغ آنها می‌رفت. خطر را از بیرون از مرزها تشخیص می‌داد و به فکر علاج بود. این همان تعلیم اسلام است که خطر را از پیش تشخیص بدهد انسان. امیرالمؤمنین فرمود که من با لایی‌لایی خوابم نمی‌برد. با لالایی دشمن بی‌خیال نمی‌شوم، خوابم نمی‌برد.
 
راهبرد همیشگی شهید سلیمانی در این فعالیت‌های جهادی‌اش عبارت بود از اینکه جبهه‌ی مقاومت را احیا کند. یعنی چه؟ یعنی از ظرفیت‌ها و جوانهای آماده به کار خود آن کشورها استفاده کند که این کار را به بهترین وجهی انجام داد. نیروهای میهنی هر کشور را هر جا که وارد میشد مثل عراق یک جور، سوریه یک جور، لبنان یک جور، نیروهای خود آن محل را که آماده به کار بودند بسیج میکرد.
خب در عراق مثلاً مرجعیت فتوا داد یا حکم کرد در مقابل داعش که باید جوانها، مردم باید بیایند بایستند. خیلی خب، هزاران جوان عازم شدند، اما هزاران جوان بدون سازماندهی، بدون سلاح، بدون آموزش چه کار میتوانند بکنند؟ چه کسی اینها را سازماندهی کرد؟ چه کسی به اینها سلاح داد؟ چه کسی آنها را آموزش‌های کوتاه‌مدت داد؟ شهید سلیمانی، با همکاری دوستان عراقی، شهید ابومهدی.
شهید ابومهدی را دست‌کم نگیرید، خیلی مرد بزرگی بود، خیلی انسان با ارزشی بود. در کنار شهید سلیمانی و دیگرانی که بحمداللّه بعضی‌‌شان زنده هستند، بعضی هم به شهادت رسیدند. این نیروها را شهید سلیمانی کشید وسط میدان. این هم یکی از خصوصیات این شهید بود که اینها درس است. یعنی از ظرفیت‌های موجود برای کار بزرگ بهترین استفاده را کردن، بلد بودن این کار و همت‌گماشتن بر این کار. این کار شهید سلیمانی بود.
 
از همان اول جمعی از جوانان جمع معدودی از جوانها در نجف در مقابل نیروهای خارجی که حمله کرده بودند به عراق، به شهرهای عراق ــ به نجف، به کربلا، به کاظمین، بغداد، جاهای دیگر ــ در صحن مطهر امیرالمؤمنین سنگر گرفته بودند، بی‌پناه؛ نه سلاح درستی،‌ نه حتی غذای درستی، سلیمانی از اینجا احساس تکلیف کرد. شروع کرد ارتباط با اینها برقرار کردن، کمکشان کرد، نجاتشان داد. البته یک حرکت خیلی خوبی هم و بسیار مؤثری هم مرجعیت در آن وقت کرد که آن هم فوق‌العاده مهم بود، مؤثر بود. اول سلیمانی وارد میدان شد.
 
شهید سلیمانی وارد میدان شد. به خطر نیندیشید،‌ به ابّهت دشمن فکر نکرد.
 
خدای متعال نشان داد که عزت دست اوست. این عزت است که مردم از راههای دور، گاهی از کشورهای دیگر راه می‌افتند سر سال شهادت سلیمانی برای اینکه به مقبره‌ی او، به مرقد او برسند، مرقد او را زیارت کنند، برایش فاتحه بخوانند، این عزت نیست؟ عزت این است.
وقتی برای خدا کار میکنید، خدا هم این جور جواب میدهد. این در دنیاست. حالا مقاماتش در عالم رحمت الهی و نعمت الهی که برای ما قابل تصور هم نیست، اما پاداش دنیوی‌اش این است که ملاحظه میکنید، این مرقد اوست، هزاران نفر، هزاران هزاران نفر راه می‌افتند میروند مرقد او را زیارت کنند. این عزت را خدا میدهد. وقتی با اخلاص کار کردیم، خدا هم این جور جواب میدهد.

khamenei.ir

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما